بر خلاف تصور برخی ها که میگویند هرکسی که دانشگاه میرود یا دارد از سربازی فرار میکند یا میخواهد مستقل شود و از زیر سایه ی خانواده خارج شود یا دنبال خوشگذرانی است و یا هزار جور فکر دیگه که خیلی شان اشتباه است
باید بگویم امروز آدم های زیادی را دیدم که با انگیزه تلاش میکردند برای علاقه شان ، تا نیمه های شب که چه عرض کنم حتی تا خود کله ی سحر برای انتخاب شان برای رشته و آینده ی کاری که قرار است خودشان بسازندش تلاش میکردند
از خواب و خوراک شان مایه می گذاشتند ، از تفریحات هرچند سالمشان میزدند تا بیشتر وقتشان را برای حرفه و کاری که انتخاب کردند بگذارند
خلاصه نمه نمه دارم یاد میگیرم که من هم نباید تنبلی و سستی کنم و باید مضاعف به توان مضاعف برای هدف و آینده ام تلاش کنم انشاالله
امروز فهمیدم که آدم ها و به خصوص جوانتر ها اهدافشان را بهتر میشناسند وگرنه این همه تلاش بدون هدف معنا ندارد حتی اگر بگویند که هدف مشخصی ندارند باز هم یک هدف و آرزوی پنهانی در زندگیشان دارند که دارند برایش از نیرو و توان فکری و جسمی شان مایه میگذارند
خلاصه اینکه باید بگویم آدم ها باید دنبال علاقه شان راه بیفتد ، علایق شان را درست بشناسند ، سعی کنند علایق شان را در مسیر درستش شکوفا کنند و اینکه اگر علاقه باشد آدم زمان و مکان نمیشناسد ، دنبال حرف مردم و مد و از این جور حرف های باد هوا نمیرود
نقشه ی راهش که معلوم باشد فقط باید سرش پرت خودش و اعمالش باشد زیاد سرش را نچرخاند که سرگردانش کنند زیاد با آدم های نادلسوز و نابلد نشست و برخاست نکند از برنامه اش با آن ها به گفت وگو ننشیند
خلاصه با توکل ب خدا خودش مراقب خودش باشد