گمگشته

گم گشته ام در گم گشت های گمگشته ام

گمگشته

گم گشته ام در گم گشت های گمگشته ام

گمگشته

گمگشته کسی باشی یا کسی گمگشته ات ، مراقب باش خودت را در ذهنت گم نکنی:))



حسابش دستم نیست که چند سال و چند ماه و چند روز و ساعت و دقیقه و ثانیه بود که دوستش داشتم که عاشقش بودم که دوست داشتم من نباشم و او باشد
اما هنوز یک هفته هم نشده که از دستش ناراحت شده ام که قلبم را شکسته که دارم بیخیالش میشوم که دارم نسبت به او سرد میشوم
اینبار واقعا با تمام دفعه های قبل فرق دارد...
چون قلبم را بدجور رنجانده...
من همه جوره سعی ام را کردم که به او بفهمانم دوستش دارم و او همه جوره...
رفتارش تغییر کرده نمیدانم شاید اصلا از اول اینگونه بود
راست میگویند آدم عاشق کر میشود و کور اما من درمورد خودم این را قبول نداشتم مطمئن بودم دارم خوب میبینم و خوب میشنوم اما انگار من هم اشتباه می کرده ام
او بد نبود ، ایراد خاصی هم نداشت اما بعضی کارهایش با حرفش برابری نمیکرد شاید عمدا یا شاید هم سهوا اما فرقی ندارد چون از او انتظارش را نداشتم...
قرار نبود با اسب سفیدش بیاید اما قرار بود مثل یک شاهزاده ی واقعی بیاید
اما الان برایم مثل آدم های معمولی دیگر است با این تفاوت که دیگر حتی اجازه نمیدهم نقش برادرم را داشته باشد...






  • Dokhtar Tanha

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی